مقداری برای ما از شرایط کریم، بازجوییهایی که شده و اتهاماتی که به او وارد شده بگویید. آیا شما به عنوان وکیل کریم این اتهامات را وارد میدانید؟
اگر بگویم این کار را کرده برخلاف منافع موکلم صحبت کردهام. از لحظه ورود اینجانب به عنوان وکیل در پرونده، کریم به شدت منکر انجام این اعمال بوده، حتی در ملاقات زندان نیز مدعی بود کلیه اظهارات ناشی از فشارها بوده است.
شما به عنوان وکیل بر اساس ادله صحبت میکنید. شما در دادگاه هم از کریم بسیار محکم دفاع کردید. آیا ادله خود را کافی میدانید؟
ایرادات مطروحه به نظرم منطقی است هرچند پذیرش یا عدم پذیرش بر عهده مقام قضایی است. مهمترین مسالهای که من به آن اشاره کردم بحث مترجم بود و دیگری ارائه صوت بازجوییهای انجامشده و اعترافات کریم در مرحله بازجویی که هیچیک مورد توجه قرار نگرفت.
هر چهار متهم مساله مترجم داشتند، هرچند آنها توانایی صحبت به زبان فارسی را داشتند، ولی زبان مادری متهمان کاملاً غیرقابل فهم برای فارسیزبانان است.
حتی یکی از متهمان نیز در پرونده اعلام کرده که کریم به زبان محلی در آگاهی با آنان صحبت کرده است، یعنی زبان محلی آنان با زبان فارسی تفاوت داشته است.
معنای بعضی کلمات افغانی و محلی در این پرونده با معنای کلمات فارسی ایرانی تفاوت داشت. هر چهار متهم به لحاظ گفتاری و شنیداری فارسی را خوب بلد نبودند و این نقص در فهم معنای کلمات و معنای جملات به خوبی در جلسات مشهود بود. به نظرم قانوناً باید مترجم در کنار آنها میبود.
نکته سوم انگیزه است البته من به عنوان وکیل آگاه هستم انگیزه دلیل قتل نیست، اما محرک اقدام به قتل میتواند باشد. کریم انگیزه قوی برای قتل نداشته است.
شما در دادگاه درباره رفتارهای بسیار دقیق و سختگیرانه کریم در مساله حلال و حرام صحبت کردید. چه چیز از موکلتان دیدهاید که چنین میگویید؟
کریم ۱۰ روز در منزل آقای مهرجویی زندگی و از خانه او مراقبت کرده است. جالب است بدانید در این ۱۰ روز حتی یک قطره از آب منزل آقای مهرجویی استفاده نکرده و با خودش آب معدنی میبرده است. منظورم این است که کریم تا این حد فرد مقیدی است.
البته باز هم تاکید میکنم مساله من رد یا تایید اتهام کریم نیست، چون ممکن است فردی انگیزه کافی برای قتل نداشته باشد، اما مرتکب قتل شود یا فردی انگیزه کافی داشته باشد، اما مرتکب قتل نشود.
در استان البرز هم بعد از قتل آقای مهرجویی و همسرش، بلافاصله با بسیج امکانات انتظامی و امنیتی و قضایی تحقیقات و اقدامات فنی پلیسی به طور دقیق و کامل به کار گرفته شد و واقعاً حل کردن راز این قتلها در زمان کوتاه، قابل ستایش است.
منظور من از بیان این ایرادات نفی زحمات دوستان و عزیزان نیست. موضوع ابهاماتی است که هنوز در پرونده وجود دارد. پرونده قتل آقای مهرجویی و همسرش یک پرونده بسیار پیچیده است که شاید هیچوقت ابهامات در آن حل نشود.
هیچ انگیزه قویای در این قتلها وجود ندارد. پاسخ این سوال کماکان لاینحل باقی است که چرا باید چهار متهم با یک نقشه واحد، در یک مکان واحد و با یک قصد وانگیزه واحد، عملیاتی را شروع کنند، ولی با یک بهانه و مشکل از اقدام منصرف شوند، ولی یک هفته بعد همان تیم در همان مکان با همان اشخاص اقدام به عملی کردن نقشه و قتل مرحوم مهرجویی و همسرش کنند؟ اگر قصد و انگیزه قتل بوده است، تفاوت این دو تاریخ چگونه توجیه میشود؟ کریم، موکلم من به شدت فرد معتقدی است، حتی شهود که از اهالی همان شهرک هستند گفتهاند که به شدت به کریم اعتماد داشتند. کلید ۱۰ ویلا در دست کریم بوده که ویلای آقای مهرجویی به لحاظ مادی در برابر آن ویلاها چیزی نبوده است.
عصبانیتی که کریم از آقای مهرجویی و همسرش داشته به چه دلیل بوده است؟
خودش میگوید من عصبانیتی از آقای مهرجویی نداشتم و میرویس عصبانی بوده. حتی کریم میگوید آقای مهرجویی او را دوست داشته و به او اعتماد داشته است.
اما مرحوم محمدیفر پیامکهایی داشته که به دخترش مونا گفته فکر میکنم کریم مقابل در خانه ما آمده است.
پس چه دلیلی برای قتلهایی چنین فجیع وجود داشته است؟
به این نکته توجه کنید که این قتلها واقعی و در عالم واقع به وقوع پیوسته است. قتلها بر اساس سناریو و به صورت سینمایی نبوده که بدون ایراد و کاملاً برنامهریزی شده باشد.
در قتلهای واقعی همیشه ابهاماتی هست که حل نمیشود. رسانهها تصور میکنند باید برنامهریزی دقیقی اتفاق بیفتد و همه چیز دارای منطق و حساب و کتاب باشد، اما در واقعیت چنین نیست. خیلی وقتها قتلهایی که اتفاق میافتد با ابهاماتی است که هیچوقت حل نمیشود. ممکن است در این پرونده هم عنان کار از دست رفته باشد، یعنی قصد قتل نبوده است و در موقعیت مجبور به این کار شدهاند. میرویس میگوید قصدم قتل بوده، اما کسی را نکشته، اما کسان دیگر که قصد قتل نداشتند مرتکب قتل شدهاند.
نظرتان درباره ایراداتی که وکیل خانواده مهرجویی در پرونده گرفتهاند چیست؟ آیا ایرادات را وارد میدانید؟
اگر منظورتان ایراداتی است که خانم دکتر منوچهری گرفتند، مثل اینکه گفتند آقای مهرجویی لباس مهمانی به تن داشته، راستش من این ایرادات را قبول ندارم.
آنچه ما در فیلم دیدیم لباس مهمانی نبود، هرچند نظر همکار گرامی محترم بوده، با توجه به آشنایی ایشان به خانواده مرحوم، شاید نزدیکتر به واقعیت باشد.
یا ایراداتی که درباره ردزنی مطرح شد. ۳۰۰ خط ردزنی شد. آقای دکتر حاجیپور، بازپرس پرونده و دادستان محترم فردیس، در این باره تحقیق و بررسیهای لازم را انجام دادند. اما باید بپذیریم بعضی از اتفاقات در این پرونده واقعاً قابل حل نیست.
مثلاً چطور میشود برای دزدی به محل جرم وارد شد ولیکن گوشی آیفون و تبلت دست نخورده باقی بماند؟ در یک شهرک اقدام به قتل کنی، ولی در همان محل به کار ادامه بدهی؟ مشکل میرویس با مرحوم مهرجویی برای سه سال قبل از قتل است، چرا باید سه سال کینه را نگه دارد و بعد اقدام کند؟ از کجا میدانسته دوربینها خراب است و هنوز تعمیر نشده است؟ تفاوت ساعت خروج کریم از ویلای محل کار و ورود به ویلای مرحوم چگونه توجیه میشود؟ هرچند مقامات انتظامی و قضایی اعلام کردند که مشکل فنی دوربینها و عدم درج ساعت واقعی دلیل این ابهام بوده است. در مقابل مقام قضایی و انتظامی نیز حرفهای متقن و مستندی دارد، فیلم بازسازی صحنه، اعترافات متقابل در بازجوییها و…
به هر حال دیوان عالی کشور یکسری ایرادات وارد کرده است.
دیوان درباره اصل موضوع (قتلها) ایرادای وارد نکرده است.
یعنی درباره اینکه قتلها به دست این چهار متهم اتفاق افتاده، شکی ندارد؟
بله، درست است. دیوان در این باره ایرادی وارد نکرده و ایراداتی که وارد کرده در خصوص جزئیات است. مثلاً درباره اینکه در آمریت قتل کسان دیگری هم دخالت داشتهاند یا نه. یا مثلاً قرار منع تعقیب ابلاغ شد یا نه؟ به نظر بنده، اعلام نظر دیوان برای رفع ابهامات موجود و ایراد مطروحه از سوی وکلای مقتولان بوده است، یعنی هر آنچه مورد نظر ایشان هست مجدد بررسی شود، وجود آمر و عامل و…
یعنی مساله انگیزه در قتل که شما هم فرمودید برای دیوان هم مساله مبهمی است؟
شعبه اول کیفری یک در کرج دارای قضات باسواد و باسابقه است. تقریباً اکثر پروندههای مهم استان در این شعبه رسیدگی میشود. قضات این شعبه به حسن خلق و مدیریت و سواد شهره هستند. مساله این است که در کلیات ایرادی نیست.
اما در جزئیات مساله وجود دارد. دیوان ۱۹ صفحه رأی نوشته و ایرادی که وارد کرده درباره تفکیک نقش این چهار متهم است. ایراد دیگر درباره آمریت قتل و مجری بودن این افراد است که باید تحقیق شود. منظورم این است درباره اینکه این افراد مرتکب قتل شدهاند برای دیوان شبههای نبوده است.
همسر آقای مهرجویی در گفتوگویی گفته بودند به من گفتهاند فکر نکن میترسیم، میکشیمت. آیا موکل شما این گفتگو را قبول دارد؟
موکل من کلاً منکر است، اما سایر متهمان این موضوع را گفتهاند که به محل رفتهاند. اما این دیالوگ را تایید نکردند.
تاکید میکنم ایراداتی که وجود دارد دلیلش این است که ما خیلی سینمایی به ماجرا نگاه میکنیم و همانطور که گفتم قتل در واقعیت با چنین ریزهکاریهایی اتفاق نمیافتد.
برداشت من از صحبتهای شما این است که رفتار متهمان با منطق ما جور نیست، اما واقعیت دارد که مرتکب قتل شدهاند. آیا من درست برداشت کردم؟
تقریباً درست است. منطق ما سینمایی است، فکر میکنیم مثل فیلمهای ژانر پلیسی و جنایی باید متهمان از قبل نقشه کشیدهاند و تقسیمبندی کنند که چه کسی از کجا برود و چه بکند، اما در واقعیت این اتفاق نیفتاده است. سوالات بسیاری وجود دارد، مثلاً اینکه چطور میشود که قاتل بعد از قتل دستهای خود را بشوید ولیکن چاقو و آلت قتاله را خیر؟ چقدر زمان داشت که در گوشی مقتولان وارد شود و نرمافزارهای اجتماعی را پاک کند؟ چه دلیلی داشتهاند و منطق آن چیست؟ اما خب میتوان این استدلال را هم آورد که آنها قاتل حرفهای نبودند. صحبت اصلی من این است که اینطور نیست که همهکاره کریم باشد و متهمان دیگر نقشی در قتلها نداشته باشند.
یعنی شما فکر میکنید شراکتی در کار بوده است؟
منظور دقیق من این است که، اینکه میگویند همهکاره کریم بوده درست نیست. یعنی اینکه کریم سردسته بوده و همگی سر تا پا گوش به فرمان او باشند درست نیست.
نکته اینکه در این چهار نفر، شاید کریم از لحاظ زور بازو و قدرت بدنی ضعیفترین باشد و حتی اگر قوی هم باشد، سه نفر دیگر قدر مسلم قدرت و توان برتری به کریم داشتهاند.
قتلهای زیادی را دیدهایم که سر نگاه چپ، جای پارک یا انگیزههای دمدستی اینطوری اتفاق افتاده است. پس میتوان پذیرفت که قتلهایی با انگیزههای دمدستی هم هست، اما این طور به ذهن میرسد که قتل فردی مثل مهرجویی یک برنامهریزی میخواهد و تا این حد پیشپاافتاده بودن انگیزه قتلها آن را غیرقابل باور میکند. صحبت شما این است که با منطق چهار متهم بازداشتشده جور است و با منطق ما (با توجه به موقعیت آقای مهرجویی) جور نیست. آیا این حرف من درست است؟
دقیقاً. این چهار متهم هر کدام با انگیزهای دست به این کار زدند. کسی که برای کشتن رفت، کسی را نکشت و سرقتی هم انجام نداد و کسی که برای سرقت رفت، متهم به قتل دو نفر شد. قاتل هیچ اثر انگشتی و نشانهای در محل قتل ندارد، ولی سایران دارای آثار کامل هستند.